در بازارهای مالی، دو روش اصلی برای تجزیه و تحلیل ارزش سهام یا سایر اوراق بهادار وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. در حالی که تحلیل تکنیکال به معنای تجزیه و تحلیل رفتار آماری و تاریخی قیمت است، تحلیل بنیادی بر اساس جریان نقدی حال و آینده، نتایج سود، عوامل رقابتی و چشم انداز اقتصاد کلان است. این راهنما به عنوان مقدمهای بر تحلیل بنیادی، مفاهیم کلیدی و کاربردهای این روش را به زبانی ساده و قابل فهم ارائه میدهد. با درک این اصول، شما قادر خواهید بود تا با دیدی عمیقتر به تحلیل اوراق بهادار پرداخته و در مسیر سرمایهگذاریهای هوشمندانهتر گام بردارید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی یک نگاه یا یک رویکرد نسبت به معقوله ای است که می خواهیم در مورد آن تصمیم اقتصادی بگیریم به عنوان مثال زمانی که راجب یک ساختمان تصمیم گیری می کنیم و اقدام به خرید می کنیم در وهله اول شروع به بررسی مواردی همچون اصل بودن مدارک، تک برگ بودن یا منقول بودن سند، اینکه سال ساخت به چه صورت می باشد و بقیه موارد که تماما در پیرامون بررسی بنیادی آن ساختمان می باشد و زمانی که بررسی قیمت در گذشته را انجام می دهیم در واقع رویکرد تحلیل تکنیکال را بررسی می کنیم.
زمانی که می خواهیم یک شرکت را از نظر تحلیل بنیادی ارزیابی کنیم لزوما ارتباطی با بورسی بودن و غیر بورسی بودن ندارد یعنی یادگیری تحلیل بنیادی به تحلیلگر بنیادی این توانایی را می دهد که تمامی کسب و کارها اعم از بورسی و غیر بورسی بتواند بررسی کند و یه تصمیم درست را پیرامون اون مبحث که در نظر دارد اعم از خرید ، نگهداری یا فروش اتخاذ کند.
تجزیه و تحلیل بنیادی چگونه کار می کند؟
در تحلیل بنیادی ما در مراحل اولیه دنبال مشخص کردن متغییر های مهم تحلیل هستیم که برای هر کدام بنا بر شرایطی که وجود دارد برای هر کسب و کار و هر شرکتی وزن خاصی رو در نظر می گیرند تا در انتها بتوان در کنار جمع بندی که از این متغییر ها به دست می آید بتوانیم ارزش ذاتی اون کسب و کار را به دست بیاریم. می دانیم که قیمت هر چیزی در بازار همه روزه مشخص است و کاری که تحلیل گر بنیادی به عنوان خروجی تحلیل انجام می دهد محاسبه ارزش یک دارایی می باشد قطعا محاسبه ارزش به تنهایی نمی تواند به تنهایی برای شما کافی باشد چون خیلی وقت ها ارزش پایین تر از قیمت و خیلی وقت ها ارزش بالا تر از قیمت می باشد و لزوما شرایط خرید و فروش را برای شما فراهم نمی کند. بنابراین ممکن است شما در ظاهر یک شرکت بسیار ارزان در بازار بورس پیدا کنید این ارزان بودن نه صرفا فرصت سرمایه گذاری بلکه بخاطر شرایط بدی است که در حال سپری کردن است بنابراین هر چیزی که قیمت پایین تر از ارزش خود را دارد لزوما فرصت سرمایه گذاری نیست علت ارزان بودن یک کسب و کار، شرکت یا سهام ممکن است به علت بد بودن اون باشد.
همچنین بخوانید: تفاوت تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال
مزایا و معایب تجزیه و تحلیل بنیادی
مانند بسیاری از رویکردهای بازار، تحلیل بنیادی دارای مزایا و معایبی است. به طور خلاصه، این یک رویکرد دقیق برای ارزش گذاری یک شرکت است، اما به زمان زیادی نیاز دارد و می تواند تحت تأثیر قضاوت های ذهنی قرار گیرد. مزایا و معایب تحلیل بنیادی با جزئیات بیشتر در زیر بیان شده است:
مزایای تحلیل بنیادی
درک عمیق: دید جامعی از سلامت و چشم انداز یک شرکت ارائه می دهد.
چشم انداز بلندمدت: بر ارزش بلند مدت و پتانسیل رشد تمرکز می کند، که اغلب منجر به تصمیمات سرمایه گذاری پایدارتر می شود.
تصمیم گیری آگاهانه: با درک ارزش ذاتی یک شرکت، سرمایه گذاران می توانند تصمیمات آگاهانه تری در مورد خرید، نگهداری یا فروش بگیرند.
مدیریت ریسک: شناسایی سهام کم ارزش یا دارای ارزش بیش از حد می تواند به کاهش ریسک سرمایه گذاری بالقوه کمک کند.
معایب تحلیل بنیادی
وقت گیر: نیاز به تحقیق کامل و تجزیه و تحلیل حجم وسیعی از داده ها دارد.
ماهیت ذهنی: عوامل کیفی، مانند ارزیابی کیفیت مدیریت، می توانند ذهنی و قابل تفسیر باشند.