کسب درآمد بیشتر
یکی از عوامل کلیدی برای دستیابی به بازنشستگی زودهنگام، افزایش مستمر درآمد است. این موضوع نه‌تنها امکان تحقق اهداف مالی را فراهم می‌کند، بلکه به بهبود کیفیت زندگی و ایجاد امنیت مالی کمک می‌نماید. در این مقاله، تجربیات دکتر بردیا خسروانی در مسیر افزایش درآمد و دستیابی به بازنشستگی در بازه‌ای کوتاه‌مدت بررسی شده است. همچنین، راهکارهای عملی و کاربردی برای رشد درآمد ارائه می‌شود تا بتوانیم با الهام از این تجربیات، گام‌های موثری در جهت تحقق اهداف مالی خود برداریم. من از سنین ۱۶ یا ۱۷ سالگی وارد دنیای کار شدم. اولین تجربه کاری رسمی‌ام در قالب یک شرکت پروژه‌ای در بانک صادرات بود. در آن زمان، حقوق ماهانه‌ام ۳۰۰ هزار تومان بود، در حالی که قیمت سکه تمام بهار آزادی ۲۵۰ هزار تومان بود. هر ماه یک سکه می‌خریدم و با ۵۰ هزار تومان باقی‌مانده، هزینه‌های زندگی‌ام را تامین می‌کردم. در آن دوران، بیمه نداشتم؛ اما از سن ۲۱ سالگی تا ۲۸ سالگی، به‌صورت رسمی تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار گرفتم. در آن زمان بود که به خودم قول دادم به‌جای ۳۰ سال، در ۷ سال خودم را به بازنشستگی برسانم. هرچند بیمه به‌طور کاملا منظم برایم رد نمی‌شد؛ اما در نهایت، پس از ۱۱ سال کار رسمی و غیررسمی، توانستم به بازنشستگی زودهنگام دست یابم. یکی از کلیدی‌ترین عوامل موفقیت من در این مسیر، افزایش مداوم درآمدم بود. هر سال تلاش می‌کردم درآمدم نسبت به سال قبل رشد کند و این روند باعث شد پایه‌ای مستحکم برای تحقق اهداف مالی‌ام ایجاد شود. مهم‌ترین درسی که در این مسیر آموختم، اهمیت سرمایه‌گذاری هوشمند و افزایش درآمدی بود که از نرخ تورم فراتر برود. اگر ما بتوانیم سرمایه‌گذاری‌هایی انجام دهیم که بازدهی آن‌ها بالاتر از تورم باشد، مسیر درستی را در پیش گرفته‌ایم. به عنوان مثال، در سال ۱۴۰3 بانک مرکزی تورم را ۳۵ درصد اعلام کرد؛ اما مرکز آمار آن را ۳۹ درصد گزارش داد. در همین سال، قیمت دلار از ۶۰ هزار تومان به ۹۰ هزار تومان رسید که رشد ۵۰ درصدی را نشان می‌دهد. قیمت طلا نیز از ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان به ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان افزایش یافت که بیانگر رشد ۱۰۵ درصدی بود. بنابراین، می‌توان نرخ تورم را به‌طور تقریبی ۵۰ درصد در نظر گرفت. هدف اصلی ما باید این باشد که درآمد و بازدهی سرمایه‌گذاری‌هایمان هر سال از این میزان بیشتر باشد. برای رسیدن به این هدف، باید یک استراتژی سرمایه‌گذاری مستمر داشته باشیم و به حداقل مصرف بسنده کنیم. بازدهی سرمایه‌گذاری باید حتی از رشد طلا نیز بالاتر باشد. برای مثال، در سال ۱۴۰۳، برخی سهام مانند «فزر» یا سیمان هرمزگان بازدهی بیشتری نسبت به طلا داشتند. البته، این موضوع برای بازار ملک در این سال صدق نمی‌کرد. برای افزایش درآمد، دو مسیر اصلی وجود دارد که هر دو مبتنی بر سرمایه‌گذاری روی خودمان هستند: ۱. افزایش مهارت و دانش در حرفه فعلی: من از دیپلم تا دکتری در رشته حسابداری تحصیل کردم. خانواده‌ام نیز در این حرفه فعالیت داشتند و بر اساس اسناد تاریخی، حتی اجدادم حسابدار بودند. این پیشینه به من کمک کرد تا از سن ۱۷ سالگی که کار را شروع کردم و تا ۲۸ سالگی، بر حوزه‌هایی مانند مالیات، بیمه تامین اجتماعی، حسابرسی داخلی و مستقل، گزارش‌گری حرفه‌ای و استانداردهای بین‌المللی گزارش‌گری مالی مسلط شدم و توانایی‌هایم را به شکل قابل‌توجهی افزایش دادم. بدین ترتیب درآمد من به‌واسطه افزایش مهارت‌ها، افزایش می‌یافت. 2. ایجاد منابع درآمدی متنوع: علاوه بر افزایش درآمد از طریق ارتقای شغلی و پیشرفت در حرفه اصلی، من سعی می‌کردم از طریق انجام کارهای پروژه‌ای و مشاوره‌ای نیز به‌صورت مشاغل پاره‌وقت درآمد کسب کنم. برای مثال، به‌عنوان مشاور مالیاتی نیز فعالیت می‌کردم. حتی در مقطعی، با حدود ۴۰ شرکت همکاری می‌کردم و در نقش‌های مدیریتی مختلف حضور داشتم. اگر بخواهیم مسیری را که معمولا ۳۵ سال طول می‌کشد، در ۷، ۱۰ یا ۱۵ سال طی کنیم، باید متفاوت از دیگران عمل کنیم. مثلا، اگر رسیدن از سطح کارآموز حسابداری به رئیس حسابداری معمولا ۵ سال طول می‌کشد، ما باید سعی کنیم این مسیر را در ۱ یا ۲ سال طی کنیم. یا اگر رسیدن به جایگاه مدیر مالی به‌طور عادی ۷ سال زمان می‌برد، باید در ۳ سال به آن برسیم. این امر تنها با آموزش مستمر، مطالعه مداوم و تمرین عملی امکان‌پذیر است. همواره باید به این فکر کنیم که چه چیزی ما را منحصربه‌فرد و ارزشمند می‌کند و در چه حوزه‌ای می‌توانیم بهترین عملکرد را داشته باشیم. اگر در کاری که انجام می‌دهیم بهترین باشیم، درآمد بالا به طور طبیعی به دنبال آن خواهد آمد. حتی اگر مجبور شویم مدتی کاری را انجام دهیم که چندان به آن علاقه نداریم، باید در همان کار نیز بهترین شویم. با طی کردن فرآیندی منطقی و مستمر برای افزایش دانش، تجربه و مهارت‌هایمان، می‌توانیم از شغل‌های کم‌درآمد به شغل‌های پردرآمد حرکت کنیم. پیدا کردن کاری که به آن علاقه دارید، یک موهبت الهی است. در این مسیر، از شکست‌ها و نرسیدن‌ها نهراسید و اجازه ندهید افکار منفی شما را از مسیر موفقیت دور کند. همیشه شکرگزار باشید و به جلو حرکت کنید. با این نگرش، نه‌تنها به درآمد بیشتر دست خواهید یافت؛ بلکه از نظر شخصی و حرفه‌ای نیز به رضایت واقعی خواهید رسید.